Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-09@10:00:34 GMT

"گاندو" قرار است به چه کسی حمله کند؟

تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۴۹۴۹۴

'گاندو' قرار است به چه کسی حمله کند؟

روزنامه اعتماد در گزارشی درباره سریال گاندو نوشت: بعد از ماه رمضان مخاطبان تلویزیون در اولین قسمت از سریال «گاندو» اتفاقاتی را دیدند که از نمایش آن‌ها در قالب یک سریال تلویزیونی تعجب کردند. سریال «گاندو» به کارگردانی جواد افشار در اولین قسمت توانست جذاب و پرکشش برای مخاطب آغاز شود و از سوژه‌هایی حرف بزند که مخاطب بیشتر در قالب اخبار و بحث‌های ایدئولوژیک و تیکه‌های سیاسی بخش‌های خبری مثل بیست و سی می‌توانست شاهدش باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  یک افتتاحیه سیاسی
اولین قسمت از گاندو با تلاش ماموران امنیتی برای دستگیری یک آقازاده آغاز می‌شود. دو نفر مامور جوان که یکی وحید رهبانی بازیگر تئاتر و دیگری کامبیز دیرباز است، از دو نهاد امنیتی مختلف در موقعیت دستگیری کیس مورد نظر خود با نام علیرضا به یکدیگر برمی‌خورند و هر دو از دیگری می‌پرسند که چرا در صحنه حضور دارد. یکی معتقد است که کیس مورد نظر اقتصادی است و دیگری می‌گوید جاسوسی است و بالاخره با هم به توافق می‌رسند. علیرضا پسر فردی دولتی است که در وزارت اقتصاد کار می‌کند. او در تدارک خارج شدن از کشور است. ماموران دیر به فرودگاه می‌رسند، زمانی که آقازاده مورد نظر که پرونده او بر اساس یکی از پرونده‌های واقعی به تصویر درآمده با یک پرواز خارجی از فرودگاه تهران خارج شده و حالا نیم ساعت است که هواپیما به پرواز درآمده است. ماموران، اما دستور فرود هواپیما را در فرودگاه تبریز می‌دهند و خودشان با دو به اصطلاح عقاب به استقبال آقازاده می‌روند و او را با چمدان سکه‌ها و دلار‌هایی که می‌خواسته از ایران خارج کند، دستگیر می‌کنند. اولین قسمت از سریال توانست مخاطب را برای ادامه قسمت‌های بعدی جذب کند و اگرچه قسمت‌های بعد به اندازه قسمت اول از چالش‌ها و اتفاقات پرکشش برخوردار نبود، اما دست گذاشتن روی سوژه آقازاده‌ها و نحوه به تصویر کشیدن ماموران امنیتی و روند قصه باعث شد این سریال از همان ابتدای پخش مورد توجه قرار بگیرد.

دلیل انتخاب نام گاندو
گاندو گونه‌ای از تمساح است که در ایران بیشتر در منطقه سیستان و بلوچستان و چابهار دیده می‌شود. خود کلمه گاندو هم به نوعی از زبان بلوچ گرفته شده است. این کروکودیل که پوزه کوتاهی دارد مدت‌ها برای شکار خود کمین می‌کند. چند روز پیش جواد افشار کارگردان سریال در یک برنامه صبحگاهی حضور یافت و درباره دلیل انتخاب این نام بیان کرد که ویژگی مهم این حیوان این است که مدت‌ها کمین می‌کند و این ویژگی در فیلم هم برای جاسوس‌ها و هم برای ضد جاسوس‌ها به کار می‌رود.

محوری‌ترین سوژه سریال
یکی از سوژه‌های اصلی سریال پرونده جیسون رضاییان است که «گاندو» با طراحی کاراکتری با نام مایکل هاشمیان سراغ او رفته است. البته در ابتدای سریال توضیح داده می‌شود که «این مجموعه بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده و هرگونه تشابه اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها تصادفی است» و برای در نظر گرفتن برخی ملاحظات افراد با نام واقعی مطرح نمی‌شوند. با این حال پرونده اصلی سریال به جیسون رضاییان روزنامه‌نگار ایرانی- امریکایی واشنگتن‌پست در ایران است که چند سال قبل به دلیل جاسوسی بازداشت شد. جیسون رضاییان که تابعیت دوگانه دارد به جرم جاسوسی در مراکز هسته‌ای و پیش بردن پروژه «نفوذ» در کشور مدتی را هم در زندان سپری کرد. حمایت ایالات متحده امریکا و شخص باراک اوباما از رضاییان اگرچه ابعاد مختلفی از این پرونده جاسوسی را باز می‌کند با این حال اولین سوالی که برای مخاطب به وجود می‌آورد، این است که آیا متوسل شدن به این پرونده قرار است صرفا برای دراماتیک کردن یک سوژه سیاسی باشد یا بسط و توسعه دادن به یک نگاه سیاسی در مخالفت با دولت؟ درواقع به تصویر کشیدن پرونده‌های سیاسی با ماهیتی که دارند برای همه جذاب و هیجان‌انگیز است، اما به شرطی که سریال دستمایه‌ای برای تخریب یک جناح یا گسترش یک دیدگاه نباشد.

شروع اولین حاشیه‌های سیاسی
پخش اولین قسمت اگرچه علاوه بر مخاطبان بخشی از سیاستمداران را نیز به خود جلب کرد، اما هر چه سریال جلوتر رفت، حساسیت‌ها نسبت به آن بیشتر شد؛ اینکه سریال چه خط‌مشی‌ای دارد و با چه نگاهی جلو می‌رود و قرار است روی چه جریانی تمرکز کند.

این حساسیت‌ها باعث شد در آخرین قسمت بازپخش شده از سریال واژه دولت از یکی از دیالوگ‌ها حذف شود. دیالوگی که طی آن دو مامور امنیتی با هم حرف می‌زنند و یکی در حال گزارش دادن به مافوق خود است و طی آن توضیح می‌دهد که طبق پروسه تحقیقاتی دارند به سرنخ‌هایی در مقامات بلندپایه کشور می‌رسند و می‌گوید: «از دو، سه کانال داریم می‌رسیم به مقامات ارشد کشوری.» داریوش فرهنگ مافوق او می‌پرسد: «مثلا» که جواب می‌شنود «دولت» که این کلمه دولت در بازپخش حذف می‌شود.

با این حال روز گذشته کوروش کمره‌ای مدیر روابط عمومی شبکه سه سیما در توییتی عنوان کرد: «موضوع اصلی در قسمت ۱۳ سریال گاندو دستگیری خواهرزاده یکی از مسوولان است نه کلمه دولت!»

بعد از آن قسمت سیزدهم سریال که باید پنجشنبه شب ۳۰ خردادماه روی آنتن برود باز هم به صورت بازپخش و تکراری پخش می‌شود. گفته می‌شود قسمت ۱۳ سریال که قرار بوده پای جیسون رضاییان به دولت را باز کند در صحنه‌هایی مخاطب را با این نفوذ در ساختار دولت روبه‌رو می‌کرده است.

هر چند جواد افشار در تلاش برای پخش صحنه‌های مورد نظر است، اما چالش بین تلویزیون و نهاد ریاست‌جمهوری در بازتاب این صحنه‌ها ادامه دارد. افشار در جمله‌ای کوتاه به خبرنگار «اعتماد» می‌گوید: «اقتدار امنیت ملی ما از هر چیزی مهم‌تر است، حتی از منافع و مصالح شخص و اشخاص مهم کشور». او توضیح دیگری در این باره نداد و فقط خواستار شد که اجازه دهیم سریال در آرامش پخش شود.

درام سیاسی با پرهیز از سیاست‌زدگی
مسلما وقتی گفته می‌شود سریالی بر اساس پرونده‌های واقعی به تصویر کشیده می‌شود، می‌تواند حساسیت‌های زیادی را به همراه داشته باشد تا مبادا به جایگاهی برای یک تسویه حساب‌های جناحی و حزبی تبدیل شود. یکی از چالش‌های همیشگی در پرداخت بصری و دراماتیزه سوژه‌ها و شخصیت‌های سیاسی نگاه ایدئولوژیک است که می‌تواند یک قصه جذاب سیاسی را تا مرز نابودی پیش ببرد.

این تقریبا اولین درام سیاسی تلویزیون است که با نگاهی به یک پرونده ضدجاسوسی ساخته می‌شود و به همین دلیل پیش از این تجربه‌هایی درباره چنین رویدادی را شاهد نبوده‌ایم. سریال‌های پلیسی و امنیتی بیشتر با خود پلیس و نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی مواجه بوده‌اند و دست‌کم در نحوه نمایش از ماموران حاشیه‌هایی وجود داشته است. ضمن اینکه مثل روز روشن است که وقتی تلویزیون می‌خواهد حتی پای یک سرباز نیروی انتظامی را وسط بکشد، سازندگان با احتیاط کامل و با هماهنگی نیروی انتظامی پیش می‌روند ولی مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است که به راحتی دولت مستقر در یک سریال متهم می‌شود بی‌اینکه لازم باشد با دولت در این قضیه مشورت شود. اینجاست که مشخص می‌شود تنها چیزی که در رسانه ملی هزینه ندارد، حمله به دولت است.

غلبه نگاه ایدئولوژیک در درام‌های سیاسی
سال گذشته جشنواره فیلم فجر دو اثر سیاسی را اکران کرد. فیلم «شبی که ماه کامل شد» از نرگس آبیار و فیلم «ماجرای نیمروز- رد خون» از محمدحسین مهدویان که یکی به ماجرای عبدالمالک ریگی پرداخته بود و دیگری به ماجرای منافقان بعد از جنگ ایران و عراق و عملیات مرصاد. هر دو این آثار اگرچه نگاهی انسانی و دراماتیزه به سوژه‌های سیاسی داشتند و از طرف مخاطبان مورد اقبال قرار گرفتند، اما از طرف برخی هم مورد انتقاد بودند، چراکه نتوانسته بودند انتظار طیفی را که بیشتر به دنبال یک نگاه ایدئولوژیک بودند، برآورده کنند. همین نگاه که می‌طلبد اثر در راستای یک پیام ایدئولوژیک و سیاسی باید حرکت کند گاهی در تلویزیون دست به تولیدات تند و تیزی زده است. هنوز قضاوت‌ها درباره سریال «گاندو» زود است و قرار هم نیست چنین نتیجه‌ای گرفته شود ولی با نگاه تند و تیزی که در برخی طیف‌ها دیده می‌شود، چندان دور از انتظار نیست که دولت نگران تصویر ارایه شده از خود در رسانه فراگیری، چون تلویزیون باشد، آن هم وقتی که طبق قوانین کشور رسانه دیگری مانند رسانه ملی وجود ندارد که او بخواهد از خود دفاع کند.

آسیب‌شناسی «گاندو» در قیاس با تریلر‌های سیاسی غربی
رضا درستکار، منتقد سینما و تلویزیون است که همان ابتدا سریال «گاندو» را یک شوخی می‌داند و درباره تفاوت ساخت سریال‌های جاسوسی و سیاسی در غرب و ایران می‌گوید: آن طرف متخصصان و تحصیلکرده‌ها کار می‌کنند، اما این طرف کسانی روی این سوژه‌ها کار می‌کنند که همه چیز را سهل و آسان در نظر می‌گیرند.

او چند نکته را باعث شکست سریال‌های جاسوسی می‌داند و معتقد است: یکی از عوامل دخیل در شکست این سریال‌ها این است که مولف وقتی واقعیت را تعریف می‌کند آن را تحریف می‌کند یا می‌گوید الان که این قصه را تعریف می‌کنیم ضربه‌ای هم به دولت بزنیم. البته تلویزیون‌های غربی هم به واقعیت وفادار نمی‌مانند و آن‌ها هم می‌گویند رضاییان یک شهروند عادی است. این منتقد اضافه می‌کند: نویسندگان ما تسلط تکنیکی به ژانر فیلم‌های جاسوسی ندارند درحالی که با تسلط کامل به این پرونده‌ها باید آن‌ها را دراماتیزه کرد.

نگاهی به شخصیت‌پردازی جاسوس‌های «گاندو»
«گاندو» در برخی نقاط قصه دست به کلیشه‌زدایی و ساختارشکنی می‌زند، اما کاش این ساختارشکنی را در شخصیت‌های منفی سریال هم به کار می‌برد. شخصیت‌های منفی قصه از همان نگاه اول برای مخاطب رو و کلیشه‌ای هستند.

درستکار می‌گوید: مثل زمان جنگ باید به این نتیجه برسیم که نمایش تصویر حماقت‌آمیز از دشمن، یک اثر کاریکاتوری به ما می‌دهد. آنتاگونیست و پروتاگونیست وقتی کاریکاتوری باشند درام به وجود نمی‌آید.

او به صحنه مهمانی این شخصیت‌های منفی اشاره می‌کند و می‌گوید: در این صحنه هر چه آدم پلشت وجود داشت جزو مهمانان بودند و با این تصویری که از این افراد ارایه می‌شود، انگار ما جاسوس‌ها را موجوداتی احمق و سطحی در نظر گرفته‌ایم، در حالی که آن‌ها کارشان را به خوبی بلدند و اگر این قدر احمق باشند، نمی‌توانند دست به جاسوسی بزنند.

این منتقد توصیه‌ای هم به دولت دارد و می‌گوید: دولت هم نباید نگران باشد، چون این سریال‌ها اثری روی مردم نمی‌گذارد. نگران ارز و معاش مردم باشد. نگران نباشد که تصویر او را وارونه نشان دهند. دولت بزرگ است و می‌تواند نشتی زیاد داشته باشد و به نظرم طبیعی است، اما این نباید مستمسکی برای این اتفاقات قرار بگیرد.

او در پایان سخنانش اشاره به سریال این روز‌های فریدون جیرانی می‌کند که در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود و می‌گوید: «نهنگ آبی» اثری است که تا حدی توانسته است در ژانر معمایی خود موفق باشد و فیلمنامه آن به خوبی نوشته شده است. جیرانی زمانی هم سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را نوشت که من در زمان ساخت آن به او نقد تندی را وارد کردم، اما الان و با توجه به سریال‌های کنونی فکر می‌کنم جیرانی آن اثر را خیلی انسانی نوشته بود.

نگاه بی‌طرفانه و دراماتیک در سوژه نه‌تن‌ها می‌تواند مخاطبان بیشتری را به اثر جذب کند بلکه راه را بر سوژه‌های بعدی نیز باز می‌گذارد تا کارگردانان بعدی نگران نباشند که به خاطر سوژه‌های ایدئولوژیک و سیاسی مورد انتقاد و هجمه قرار بگیرند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: سریال گاندو تلویزیون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۴۹۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محسن رضایی زیر ذره‌بین؛ از دوستی قدیمی با قالیباف تا تغییر استراتژی!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سازندگی در یادداشتی، به موضوع تغییر تحرکات سیاسی محسن رضایی پرداخته و نوشته است:

آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که ۲۱ اردیبهشت ‌ماه برگزار می‌شود، تغییر کرد. برخی چهره‌ها و طیف‌های اصولگرا از ائتلاف‌های قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسی‌اش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود می‌آورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفی‌پور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسم‌خورده محمدباقر قالیباف دانست. رضایی که تاکنون درخصوص فعالیت‌های حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دوران‌هایی که برای ریاست‌جمهوری‌اش تلاش می‌کرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشست‌های مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاست‌ورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است.

شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهره‌های شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای‌ انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفت‌وآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار می‌کرد. حالا هم چند وقتی است در کنار رائفی‌پور و سعید محمد، اصلی‌ترین مهره‌های طیف نوظهور صبح ایران می‌نشیند. آن هم همان محسن رضایی‌ای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه.

اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزب‌ها و ائتلاف‌هایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که می‌توان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگری‌های ضدونقیض رضایی پیش می‌آید این است که چطور او به یک‌باره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟ آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاست‌جمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال ۱۴۰۴ محمدباقر قالیباف می‌بیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمی‌آید) بنابراین تنها استراتژی‌ای که به ذهنش خطور می‌کند، یار غار تمام جریان‌های اصولگرایی است. آن هم طیف‌هایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمی‌کنند.

هرچند این گمانه‌زنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور می‌داند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمی‌نهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش می‌توان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانه‌زنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی می‌تواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریان‌هایی که با آنها نشست‌وبرخاست می‌کند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف.‌

اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات ۱۴۰۰ ریاست‌جمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال ۹۲ با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال ۹۹ عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به ‌عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی می‌رفتند. آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دست‌کم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد. همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست‌جمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاست‌جمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.
برنامه‌های سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و ‌با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند.‌


البته ناگفته نماند در ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ رضایی تلاش کرد با شکل‌دهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزن‌کشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه ‌تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد. اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات ۱۴۰۰ به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد. آن‌طور که عصر ایران تحلیل می‌کند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان می‌دهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است. گزارش‌هایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال ۸۴ به این‌ سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات‌ ریاست‌جمهوری بوده است. انتخابات‌هایی که محسن رضایی به‌رغم انتخاب گفتمان‌های مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکال‌گیرندگان بر انتخابات ۸۸ سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد. هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات ۱۴۰۰ بخشی از تمایل پیش‌گفته را عملی کرد و به‌ عنوان «معاون اقتصادی رئیس‌جمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیش‌بینی می‌شد که بی‌فرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سال‌ها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار می‌رفت.

به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینه‌ای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح می‌دهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همان‌طور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند، حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به ‌نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آینده‌ای نه‌ چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت. اما در عین حال فعالیت‌های این روزهای محسن رضایی همواره این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاست‌جمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمی‌بیند.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904295

دیگر خبرها

  • وزیر کشور: ادعای حمایت دولت از یک لیست سیاسی در انتخابات بداخلاقی است
  • محسن رضایی زیر ذره‌بین؛ از دوستی قدیمی با قالیباف تا تغییر استراتژی!
  • بهادری‌جهرمی: در حوزه تسهیلات تکلیفی نگاه دولت روشن است
  • سخنگوی دولت: نگاه دولت در مسائل اقتصادی، سیاسی نیست / حجم صادرات و واردات افزایش داشته است
  • سخنگوی دولت : در دوره‌ای مشق اقتصادی ما دست چهره‌های سیاسی بود / نگاه دولت در مسائل اقتصادی، اقتصادی است و مشابه آن عزیزان سیاسی نیست
  • استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف
  • نگاه دولت به مسائل اقتصادی تخصصی است نه سیاسی
  • نگاه دولت به مسائل اقتصادی صرفا تخصصی است نه سیاسی
  • نتانیاهو در آستانه خودکشی سیاسی است
  • تذکرکاظم صدیقی به دولت درباره برخورد با مردم!